بانک ملی در شرایط جنگی

به گزارش وبلاگ ماریانا، همه چیز با شنیده شدن این پیغام و آژیر قرمز آغاز می شد: توجه! توجه! علامتی که هم اکنون می شنوید اعلام خطر یا شرایط قرمز است... بعد برق قطع می شد و شهر در خاموشی فرو می رفت. در این میان در خارج از پناهگاه صدای ضدهوایی ها بود که به گوش می رسید و غرش موشک ها در آسمان و بعد صدای انفجارهای مهیب.

بانک ملی در شرایط جنگی

وبلاگ ماریانا- مریم باقرپور: بیشتر پناهگاه های در روزهای جنگ یا در زیرزمین ساختمان های نهادها و ارگان های خدماتی ساخته شده بود یا در استادیوم ها، دانشگاه ها و مدارس. کسانی هم که موقع موشکباران در خیابان بودند در هر جایی به نظرشان امن بود پناه می گرفتند.

قصه های خواندنی تهران را اینجا ببینید

حسین دوست محمدی از ساکنان محله هفت تیر آن روزها را این گونه تعریف می نماید: وقتی صدای آژیر می آمد دیگر چراغ قرمز و زرد مهم نبود، مثل گلوله به هر طرف می رفتیم. یک بار هم نزدیک میدان هفت تیر در حال سوار کردن مسافر بودم که صدا آژیر بلند شد. من و مسافر ماشین را وسط خیابان رها کردیم و به سمت زیر پل کریمخان دویدیم، عده ای هم به سمت بانک نزدیک میدان می دویدند. فکر می کردند ساختمان دولتی است و آنجا محکم تر است، در حالی که نمای بانک شیشه بود.

ساختمان بانک ملی ضلع جنوب شرقی میدان هفتم تیر نمای شیشه ای داشت و اگر موشک یا بمبی آنجا اصابت می کرد معلوم نبود که شیشه های نمای بانک چه بلایی سر مردم بیاورد، برای همین ساختمان را با گونی های شن پوشانده بودند. گونی ها آنقدر زیاد بودند که شکل و شمایلی نو از ساختمان بانک دیده می شد.این عکس سال 1366 گرفته شده است.

منبع: همشهری آنلاین

به "بانک ملی در شرایط جنگی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بانک ملی در شرایط جنگی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید